کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

 

نه دیوووووووووووووووووووووووووووووونه می میرم

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

عاشق بي سر و سامانم و تدبيري نيست

از غمت سر به گريبانم و تدبيري نيست

خون دل رفته به دامانم و تدبيري نيست

از جفاي تو بدينسانم و تدبيري نيست

چه توان کرد پشيمانم و تدبيري نيست

شرح درماندگي خود به که تقرير کنم

عاجزم چاره من چيست چه تدبير کنم

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

چیزی نیست.

فقط یکم خیلی دلتنگشم

.

.

.

.

همین

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت   سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت   در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت   بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟   من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت   با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ... من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت   در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟   می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت ...!!! کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...ادامه مطلب

           خواستم خودم و گول بزنمِِ؛همه ی خاطراتم و انداختم یه

گوشه ای و گفتم : فراموش...!

اما یه چیزی ته قلبم خندید و گفت: یادمه...!

(( بشکت اگر دل من به فدای چشم مستت ... ... ...  سر خم می سلامت شکند اگر سبویی ))

 

 

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

اصلا حالم خاص نیست.

خوبه...

بده...

نمیدونم

ی چند وقته مورد هجوم نظراتم که ذات شون یکیه

دارن بازیم میدن.هی رفیق، چیزی برای باخت ندارم.

اعتراف میکنم برگ برنده دست خودته.نه خودتی....

ولی دیگه میلی به بردن و باختن ندارم.منتظرم ببینم 

خودت چکارش میکنی

 

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را  منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کر د غزل و عاطفه و روح هنرمندش را  از رقیبان کمین کرده عقب می ماند هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را  ******** عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو  به تو اصرار نکرده است فرآیندش را  قلب ِ من موقع اهدا به تو ایراد نداشت  مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را  حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید  بفرستند رفیقان به تو این بندش را منم آن شیخ سیه روز که در اخرعمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...ادامه مطلب

کنار هر قطره ی اشکم هزاران خاطره دفنه...